سیده هدیهسیده هدیه، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

تجربه های دخترم هدیه جوووووووووون

ادامه سفر

سلام چطوری گلم؟ فردای عروسی هم رفتیم سر زمینهای شالی که مال آقا یاسر (شوهر حدیث خانوم)بود و شما هم با عسل کلی آب بازی کردین. همونجا برای فرداش برنامه ریزی کردیم که بریم جهان نما. صبحش بسوی جهان نما راه افتادیم و از جنگل زیبای کردکوی رفتیم بسوی محیط واقعا زیبای جهان نما. البته ناگفته نباشه که راه خیلی طولانی و سختی داشت. به جرات میتونم بگم که کلمات نمیتونه اونجا رو توصیف کنه. رفتیم بالا و بالا و بالا تر اونقدر رفتیم بالا که  از ابرها هم رد شدیم شاید باور نکنین ابرها زیر پامون بودن. اینم عکسش     پشت سر همه ابرن واقعا رویایی بود.   بازم بقیش طلبت...... دوستت داریم ...
26 شهريور 1392

مسافرت گرگان

سلام چطوری نفسم؟ روز پنج شنبه 15 شهریور از مشهد بسوی گرگان حرکت کردیم . من - شما - مامان جووووون - دایی افشین و آقا رضا دوست دایی . البته بهانه این مسافرت عروسی داداش آقا رضا بود (آقا رهی و پریسا خانوم) پنج شنبه شب رسیدیم  و فرداشم تا ظهر خواب بودیم و بعد از ناهار دامادو بردن حموم و منم نقش دی جی داشتم و چن تا آهنگ رقصیدن و تا شب که مراسم حنا بندون بود. خیلی جالب بود و خوش گذشت. شما هم که عاشق رقص و عروس داماد بودی . یک ساعتی باهاشون رقصیدی و چون ظهر نخوابیده بودی رفتی بغل مامان و خوابت برد. یکی از دوستان حدیث خانوم (خواهر داماد)از کاشان اومده بودن که ی دختر ناز داشتن بنام عسل خانوم. که خوبیش این بود که ...
24 شهريور 1392

بهترین روز خدا

سلام چطوری گل همیشه بهارم؟ دیروز برای ما روز خیلی مهمی بود. تولد 3 سالگی شما بود البته جشنی هنوز نگرفتیم قرار شد آخر هفته با چن تا از دوستام بریم باغ و اونجا بترکونیم    نا گفته نباشه که ی کیک کوچولوی خوشگل مامان جووووون گرفتو  دور هم خانوادگی ی حالی کردیم ولی اصلش آخر هفته س انشالاااااااااااااااا.   الهی 121 ساله بشی عزیزم دوستت داریم ...
2 شهريور 1392
1